همیشه پایان خوشی وجود دارد

اگر یک چیز وجود داشته باشد که او کاملاً متقاعد شده باشد این است که همه داستان ها پایان خوشی دارند.. و این نمی تواند در غیر این صورت برای او باشد که همیشه به افسانه ها اعتقاد داشته است و وبلاگ خود را در اختیار دارد که در آن سرگرم کننده است که در فینال فیلم ها و رمان های معروف بازنویسی می کند و از موفقیت بزرگی برخوردار است.. تا روزی که متوجه شد دوست پسرش به او خیانت می کند.. و ناگهان او مجبور می شود چشمان خود را باز کند: شاید در واقعیت ، پایان پری وجود ندارد؟. بنابراین ، در چنگال آشفتگی ، دوچرخه را آگاه می کند و با یک ناشناخته برخورد می کند.. نام او اسکار است ، اما او حتی برای کمک به کسی که قبلاً در هوای نازک ناپدید شده است ، ندارد.. خوشبختانه ، او کیف پول را پشت سر خود می گذارد ، تنها چیزی که می تواند به او کمک کند تا او را برای عذرخواهی ردیابی کند.. این حداقل بعد از اتفاقی است که رخ داده است.. به محض باز شدن آن ، دوش بلیط های نوشتن با حاشیه نویسی های مبهم و آدرس های عجیب و غریب به وجود می آید.. به نظر می رسد که آنها دقیقاً به این دلیل که آنها را پیدا می کنید ، سرنخ هایی را در آنجا قرار داده اند.. دعوت برای درک آنچه در پشت آن یادداشت های ظاهراً غیرقابل درک پنهان است.. بلیط پس از توجه ، او می فهمد که آن مرد گذشته سختی را پشت سر گذاشته است و اکنون به کمک او احتیاج دارد.. او به آرامی وارد زندگی اسکار می شود و او را ترغیب می کند تا قطعات وجود خود را در کنار هم قرار دهد.. اما وظیفه او هنوز به پایان نرسیده است: او برای اسکار تعجب زیادی دارد ، یک ژست ساده و طبیعی که حاوی تمام قدرت مهربانی و عشق است.. فقط اگر او موفق به تکمیل هدف خود شود ، آیا می تواند بگوید که او به یک ناشناخته پایان خوشی که زندگی او را تغییر داده است ، داده است.. پایان خوشی که شاید برای او نیز وجود داشته باشد.